فقط خدا

  • خانه 
  • لبیک یا الله  

دلنوشته ای به مادرم 

14 بهمن 1399 توسط فقط خدا

​سالها گذشت مادر شدم 

وعاشقتر از همیشه عاشق مادرم شده بودم 

مادرم سر منشاء همه خوبیهای بود که دیده و شنیده بودم 

مادرم اگر یک روز نشنوم صداتو اون روز برایم سخترین روزمه 

هر روز به بهانه ای زنگ میزنی جویای احوالم میشوی 

تو ای مادر نخواهم دنیارو بی تو 

من هم هنوز بچه ام برای تو  

درسته مادرم ولی هنوز بچه تو ام 

اشکت خنجر بر قلب منه 

آهای آدمها 

بدانید همین حالا 

بهشت زیر پای مادراست 

بین اون بهشت فرقی ندارد

اگر هست مادر کنارت 

ببوس دستانش 

گر بیاید روزی که نباشد 

دنیا دگر معنا ندارد 

هر روز ترسم بر روز رفتنت 

گویم خدا قبل مادرم بروم 

تو زندگی رو بهتر بهم آموختی مادر 

آموختم که دنیا زیباست با بخشش وگذشت 

#دلنوشته_به_مادر

 #به_قلم_خودم 

زهرا امیری مدرسه بنت رسول (ص)

 نظر دهید »

تقدیم به مادرم وتمام مادران سرزمینم 

14 بهمن 1399 توسط فقط خدا

یکی تو قلبمه اگر نباشه من میمیرم
وقتی کنارمه قلبم آروم میگره
دلم که میگره فقط نوازش دستشو میخوام
تو ای رفیق تمام زندگیم جونم فدات
بی تو میمیرم
من خودم هستم مادر، ولی بچگیم هست در دستانت مادرم
مادر”
تو ای سر منشاء همه خوبیها
تو ای چراغ خونه پدرم
تو نباشی خونه پدرمعنا نداره
بهشت زیر پای توست ای مادرم
خاک پایت سرمه چشمامه مادرم
تو تا ج سرم ای مادرم
تو شریفترین آدم روی زمین
مادر ای شعر زیبای خدا
تو ای فرشته زمینی
بوسه بر دستانت زنم

#دلنوشته ای_به_مادرم

#به_قلم_خودم
زهرا امیری مدرسه بنت رسول (ص)

 نظر دهید »

داستان واقعی بر حق مادر 

14 بهمن 1399 توسط فقط خدا

​ای قلم زیبا نویس 

نام مادر خواهی نویسی 

     

بود روزگاری یک بانو بعد از چند سال از ازدواج صاحب فرزندی شد.فرزند بزرگ شدرشید. 

.ولی افسوس که فرزند ناسزا میگفت بر دل مادر 

بی حرمتی بر حرمت مادر 

مادر نداشت کلام جز گریه 

نمیزاشت بشه این گلایه 

در پیشگاه حق الله 

بودش گریان ولرزان 

که ای خدا تو باش همرام پسرم 

نکن اورا دور از من 

روزگار گذشت بر غم ها 

روزی آمد معلمی 

با تقوا با ایمانی 

شنیدش که فرزند 

کم لطف هست بر مادر 

ناراحت شد معلم 

تصمیمی گرفت معلم 

گفتا به بچه ها 

هستید همه فردا 

رویم به اردو 

خوشی سرور 

پسر خندان آماده 

معلمش گفتا به یک شرط 

تورو برم بر ای اردو 

پسر گفتا قبول است 

وحرفتان متین است 

میگویم اطاعت 

بر این امرت 

معلم سنگی دوکیلو 

آماده کرد بر سینه او 

گفتا معلم ای پسر 

بکش این سنگ را تامقصد 

همگی راه افتادن به اردو 

خوشی خوش خوشرو 

پسر نبود خوشحال 

که ای معلم این چه بر سر من 

خسته نا توانم 

دگر تاب ندارم

بگذاربزارم زمین 

این سنگ سنگین 

معلم بگفتا 

تو دادی قول مردها 

پس بکش سنگ را 

تا مقصد نشان را 

همه رسیدن پیاده 

به مقصد نشانده 

معلم گفتا حالت چطور است 

پسر گفتش این دگر خراب است 

بگفتا معلم ای پسر 

تو نتوانی کشی سنگی 

اونم در ساعتی 

شدی خسته ناتوان 

بلند شد ناله تو 

پس چه کشد مادر 

کند حمل فرزند 

اونم به نه ماه سخت 

تو را چه حقیست برمادر 

که ظلمش کنی بر مادر 

شد پسر پریشان 

شد پسر گریان 

ای وای خدا چه کرده ام 

ظلم کرده برمادرم 

برگشت به سوی مادر 

بوسید پای مادر 

ببخشا ای مادر مرا 

که من فرزندم تو مادر 

بیاییم قدر مادران وپدران را بدانیم بی احترامی نکیم 

روز مادر مبارک #به_قلم_خودم 

زهرا امیری مدرسه بنت رسول (ص)

 1 نظر

سخاوتمندی دنیا

14 بهمن 1399 توسط فقط خدا

​❖ 

“سخاوتمندی دنیا” به اندازه?? 

باور شما وسعت میگیرد …

دنیا نه از خود ثروتی 

دارد “نه فقری” … 
این “ذهن” شماست،

که انتخاب گر است

همیشه دست روی 

بهترین ها بگذار کلید 

انتخاب در “باور” شماست

 نظر دهید »

تلنگر

14 بهمن 1399 توسط فقط خدا

​❤️#پیامبر(ص) خطاب به ابوذر:
ای ابوذر! از فردا فردا کردن در عملت بپرهیز که تو به امروز تعلّق داری و اگر فردایی بود کار فردا را انجام بده و اگر فردایی نبود هرگز پشیمانی ندارد …!

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 55
  • 56
  • 57
  • ...
  • 58
  • ...
  • 59
  • 60
  • 61
  • ...
  • 62
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 85
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

فقط خدا

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • حجاب وعفاف
  • حق الناس
  • حکاب وعفاف
  • سپاه
  • لبیک یا خامنه ای
  • لبیک یارانه ای

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس