فقط خدا

دیدن اشک یتم جگر سوز هست ? نخواد بینی آه مظلوم که دامن گیر است ? گر خواهی لطف الله در دنیا آخرت ? ? بخوان نام مبارک الله را هر زمان ? خواندن نام الله آسان است ای دلیر مرد ? دست نیازمندی رو گرفتن مرام علی ست ? ? غمی رو زدودن از دل یتیم هم مرام علی ست ? ? گر روشنی دل را خواهی ? ? راه علی پیش گیر ای جوانمرد ? یلدای دگر آمد “"شب های بلند زمستان “"گر خواهی بخوابی شب را آرام “"بگیر دست نیازمندی را ای جوانمرد ” گرنداری تو در توان مالی “خرج کن آبرویت در راه علی ? ? اگر توان مالی نداشتیم آبرومون روخرج مرام علی کنیم برا نیازمندان کمک جمع کنیم تا بتونن شب یلدارو شاد بمونن

#_به_قلم_خودم

زهرا امیری پایه اول مدرسه بنت رسول (ص)

ای دی که رسیدی باز ز راه
بر ما بنما امتحانات را
ترس دارم چو بچه مدرسه ای
ندانم که چم شده من طلبه ای
گر سخت دانم درس کتاب را
پس توکل کجا گذارم ای خدا
گویم که بگو تو ای استاد سوالات را
گوید که تو بخوان این کتاب را
گر بخوانی آسان شود راهت
نیاوردگر گره در کارت
کن توکل تو ای طلبه برخدا
کن تلاش تو در راه خدا
نمانی در گذر گر بخوانی
نمانی در پیچ خم گر بخوانی
گر سخت شود روزگار به کامت
بدان که خود کرده ای برکامت
بخوان دعای فرج مهدی
بعد بخوان درس بندگی

#به_قلم_خودم
زهرا امیری پایه اول
مدرسه بنت رسول (ص) شهرستان الشتر

همه بدانند سربلندی ایرانم با رهبر است
بدانند که عشق ما رهبر است بس
بکوبیم بر دهان استکبار که گویند
نباشد رهبرم در ایرانم
چون ایران نباشد تن من مباد
چون رهبرم نباشد تن من مباد تا پای خون گوییم لبیک یا خامنه ای
چه گویند یاوه گویان ای رهبرم
که نباشی شاد گردد ایرانم
شادی ایرانم با تو خوش است بس
بلند گویم لبیک یا خامنه ای
بلند گویم مرگ بر استکبار
مرگ بر آمریکا

#به_قلم_خودم

زهرا امیری مدرسه بنت رسول (ص)

نماز رو وقتی در خلوات خواندم یک دفعه دیدم حالم داره دگر گون میشه به دور و برخودم نگاه کردم دیدم روزمین نیستم دوبال همچون پروانه ها دارم ? اولش ترسیدم ولی صدای آمد نترس تو داری با معشوق خود هم کلام میشوی خودم رو جمع جور کردم با اشتیاق ? فراوان تو فکرم میگفتم چه ازش بپرسم ؟چه آرزو کنم ؟چه بگم بهش…در اوج فکر خود بودم که دیدمش تمام فکرهایم حرفهایم فراموشم شده بود لبخندی بر لب زدمن هِق هق کنان گریه میکردم اوبه من گفت هرچی داری.. هرچی میخواهی.. رو میدانم تو وقتی صدایم کنی بگی یاالله من میگویم بگو که صداتودوس دارم بگو تا اجابتت کنم بگو تا جوابت دهم من هی گریه میکردم اوبا لبخند زیبایش من را مدهوش خود کرده بود نوری که داشت بهم ارامش میداد احساس سبکی میکردم هیچ صدای رو جز سخن پرودگارم نمیشنیدم ? وحتی بوی خوش ومطلوبی که عقل از هوش هر آدمی رو میبرد احساس نمیکردم اون بوی خوشایند مجنونم کرده بود واما صدای میامد عزیزم بیدار شو صدانزدیکتر میشد من به هوش تر وقتی از خواب بیدارشدم دنیا برایم مبهم بود هیچی نمیشنیدم مادرمو دیدم که بالای سرم ایستاده بود میگفت عزیزم اذان صبح شده بیدار شو وقتی خودم روپیدا کردم روسجاده ام بودم یادم امد که بعد نماز شبم وقتی داشتم با خدای خودم دردل میکردم خوابم برده بود بلند شدم رفتم وضو گرفتم حس خوبی داشتم خوشحال نمیتوانستم اون راوصف کنم شنیده بودم نماز شب خوانده ستاره شدن است خدارو خوشحال میکند ولی امشب باورش کردم با تمام وجودم بعد وضورفتم نماز صبح. رو به جا آوردم وبا خدای خودم دردل کردم به خدای خودم به همه ی عشقم قول دادم تا عمر دارم نماز شبم رو بخونم #به_قلم_خودم ❤

زهرا امیری مدرسه بنت رسول (ص)

مولای من ای علی
حرفی دارم دلی
بگذاربگویم دردهارا
کتاب کنم غم هارا
مولای من ای علی
یلدای امسالم
میلاد دُخت توست
دختری که حریم عشق غیرته
دختری که اُسوی صبر و غیرته
مولای من ای علی
دردها داریم دلی
کشورم غرق در ماتمه
بلا آمده پر از غمه
جاهای خالیست بر سر سفره ها
دلهای خالیست از خنده ها
تو شافی شو بین ماوخدا
یلدای ما شود غوغا
شادگردد دلها
شفا گیرن مریضها
زینبم ای بانوی من
پرستارها خسته اند
دلها شکسته اند
یاری بنما مارا
به لطف ایزد توانا
گر رحم کند خدا به ما
به لطف شفاعت شما

#به_قلم_خودم

زهرا امیری پایه اول مدرسه بنت رسول(ص)