داستان واقعی حسرت قسمت ۳
02 مرداد 1400 توسط فقط خدا
داستان واقعی قسمت 3 حسرت زندگی اون روش رو بهم نشون داده ،ومن وارد یک زندگی پر از تلاطم شده بودم .. مادر امید متوجه قضیه شده بود. وهمیشه به بهانه ای میامد ازم میپرسید زینب جان دخترم چیزی شده چرا انقدر گوشه گیر شدی امید اذیتت میکنه منم مثل مادرت اگر آزارت… بیشتر »