ایستادگی
مادر
غربت نام مهدی ( عج) چه سهمگین است
داغ نشسته بر دلش مانند کوه سنگین است
روزگار زمانه شادمیدارد بنده هاچوعقاب
ندانند دل مهدی بارانی است بی تاب
فاطمیه چهر عرش را کرده غمگین
آخر نمیدانی شکسته پهلوی دخت نبی
به داغ مادر گریان میزند به سر روی
به یاد دستان بسته شده مولایمان علی (ع)
کودکی زینب پراز درد آه ناله بود
چهره حسنین از غم رفتن مادر آشفته بود
آخ ای خدا چه گویم بر بیداد ظالمان دنیا
ندارند هیچ مهر ومحبت وفای انبیاء
غریب بود علی برای مردمانش آن زمان
چونان غربت مولایمان صاحب الزمان
به کدام ذکر گره گشاه توسل جویم خدا
چنگ به دامن مهدی داغدیده زنم ای خدا
آیا چو بانویم زهرا شناسم قدر امام زمانم
نکنم دل پریشان دل رنجدیده مولایم
مادرم بشکسته پهلویش به دید طفلانش
مرا چگونه وفا ی کنم به سهم مریدان
آخ بر دست ستم دیده عمربن عاص
شکسته دری به روی نمونه یاس
پرپر شده گل یاس علی (ع)
به دست دستان ظالمانی
آمده به وجودعمر عثمان زمان
ندارد هیچ رحم بر مادران
یکی به درد قنداق طفلان فلسطین
آن یکی به درد نداشتن آغوش گرمی
زهرا ایستاد شهادت رو آموخت
درس مقاومت وایستادگی رو آموخت
گوییم صبر زینبی سیره زندگیمان
ما همگی هستیم فدای امام زمانمان
#به_قلم_خودم
کنیز حضرت زهرا(س)