سخن دل با پیامبر رحمت
بعضی وقت حسرت یک چیزی رو میخورم ، اونم همیشه میگم کاش بودم زمان اهل بیت( ع)کاش کنیز بانو بودم یا نوکر در خونه امیر مومنان
کاش یک بار هم که میشد میتونستم پیامبرمون رو ببینم
این حسرت ممکنه حسرت خیلی هامون باشه ..
پیامبری که از دختر ایشان یک نسل پرخیر وبرکت به وجود آمده، ونامشون نسل به نسل منتقل شده وهمیشه دارای عزت واحترام بوده وهستند
یک سوال؟
راستی ما که امام ها یا پیامبرمون رو ندیدیم چطور انقدر عاشقشونی؟
جواب سوال رو میتونیم در مهرو فداکاری هاشون عزت وپرهیز کاریشون، رفعت ومهربانیشون و…..بوده متوجه شد ودرک کرد ،درک کرد وقتی هرکس،
کسی روکه دوست داره از ته دل خودشو به هر آب وآتیشی میزنه که تورو نجات بدهو به آرامش برسونه..
خوب پیامبر واهل بیت ( ع) همون چراغ هدایت وکلید مشکل گشات وهمون راه آرامش هستن ..
پیامبر از خدا دستور گرفت ،چون اعتماد داشت به خدایی که آرام بخش دل مومنانه
میخوام یک جمله حرف بزنم، حرفی که از ته دلمه
خدایا شکر که راه منو بسته ای به راه اهل بیت ( ع)
خدایا شکرت که هرروز در نمازهایمان
گواهی میدیم به محمدفرستاده توست وعلی ولی الله هست وراه سعادت پیوسته دوستی با تو هست ودوستی بااهل پاکترین آدمهای قرن
#به_قلم_خودم
کنیز زهرا( س)